پيام
+
اذان مغرب که گفتند ...
اذان مغرب که گفتند ، خان عمو وضو گرفت و نماز مغربش رو خوند،
... بعد از دعا ، نماز عشاء رو اقامه کرد .
قرآن خوندنش که تمام شد چهره اش مي درخشيد .
دخترش براش يک استکان چاي آورد ، خان عمو لبخندي زد و تشکر کرد.
ديگه داشت دير ميشد ... دختر عمو از پدر خداحافظي کرد ولي به کوچه نرسيده بود که ؛
خان عمو براي هميشه رفت .
انا لله و انا اليه راجعون

شهرستان ميناب
91/11/18
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
فهرست برترین کاربران از نظر بیشترین پیام های منتخب شده از سوی دبیران مجله پارسی نامه.
30 رتبه برگزیده
بیشتر
برچسب های پرکاربرد