سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام من ...... نویسنده این وبلاگ خوشبختی الانم رو مدیون ائمه اطهار بخصوص حضرت علی (ع ) هستم با توکل بر خدا و  ائمه اطهار الان صاحب بهترین همسر دنیا هستم فقط و فقط با توکل بر خدا و خواندن دعای کتاب های مفاتیح و دعای بسیار موثر نادعلی به قرآن قسم دعای نادعلی شگفت انگیزه

برای علی (ع) هفتصد خاصیت ذکر کرده اند و در تمام مهمات آنرا موثر دانسته اند و طریقه ختم ناد علی کبیر آنست که اگر کسی را مهمی عظیم پیش آید ناد علی (ع) را 7 نوبت به نیت آن مهم بخواند البته برآورده خواهد شد . اگر بعد از نماز صبح به نیت مال و ثروت ، روزی 9 بار بخوانی ثروتمند گردی . اگر جهت ادای قرض 15 روز و روزی 22 مرتبه بخوانی قرضت ادا میگردد . اگر کسی این دعا را با خود داشته باشد از شر جمیع حیوانات و جن و انس محفوظ باشد .
و دعا این است : 

 بِسمِ اللهِ الرَّحمن الرَّحیم.

نادِ عَلیاً مَظهَرَالعَجائِب تَجِدهُ عَوَناً لَکَ فِی النَوّائِب لی اِلیَ اللهِ حاجَتی وَعَلَیهِ مُعَوَّلی کُلَّما اَمَرتَهُ وَرَمَیتَ مُنقَضی فی ظِللّ اللهِ وَ یُضِلل اللهُ لی اَدعُوکَ کُلَّ هَمٍ وَغَمًّ سَیَنجَلی بِعَظَمَتِکَ یا اللهُ بِنُبُوَّتِکَ یامُحَمَّدَ بِوَلایَتِکَ یاعَلِیُّ یاعَلِیُّ یاعَلِیُّ اَدرِکنی بِحقِّ لُطفِکَ الخَفیَّ اللهِ اَکبَرُاَنامِن شَرِّ اَعدائکَ بَریءٌ اللهُ صَمَدی مِن عِندِکَ مَدَی وَعَلَیکَ مُعتَمِدی بِحقِّ إِیاکَ نَعبُدُ وَ إَِیاکَ نَستَعینُ یااَبالغَیثِ اَغِثنی یااَبَاالَحَسَنَین اَدرِکنی یاسَیفَ اللهُ اَدرِکنی یابابَ اللهِ اَدرِکنی یاحُجَّهَ اللهِ اَدرِکنی یا وَلِیَّ اللهِ اَدرِکنی بِحَقَّ لُطفِکَ الخَفیَّ یا قَهّارُتَقَهَّرتَ بِالقَهرِوَالقَهر ُفی قَهرِ قَهرکَ یاقَهارُ یاقاهِرَالعَدُوّ یاواِلیَ الوَلِیَّ یا مَظهَرَ العَجائِبِ یامُرتَضی عَلِیُّ رَمَیتَ مِن بَغی عَلَیَّ بِسَهمِ اللهِ وَسَیفِ اللهِ القاتِلِ اُفَوَّضُ اَمری اِلیَ اللهِ اِنَّ اللهُ بَصَیرٌ بِالعَبادِوَاِلحُکُم اِلهٌ واحِدٌ لااِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحمنُ الرَّحیمُ اَدرِکنی یاغیاثَ المُستَغییَنِ یا دَلیلَ المُتَحیِّرِینَ یااَمانَ الخائِفینَ یامُعینَ المُتَوَکِلینَ یا رَاحِمَ المَساکینَ یا اِلهَ العالَمَینَ بِرَحمَتِکَ وَصَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَالِهِ اَجمَعین وَ الحَمدُ اللهِ رَبِّ العالَمینَ.

ترجمه دعای نادعلی

بخوان علی را که مظهر صفات عجیبه است . تا یاری کننده تو باشد در سختی ها این بنده پیوسته به خدا نیازمند است . و من در امورم به او تکیه کرده ام و امور گذشته و اینده ام را به او وا می گذارم برای رفع هر ناراحتی تو را می خوانم . تا مشکل حل و مسائل روشن گردد قسم به بزرگیت ای خدا و به پیامبریت ای محمد و به ولایت تو ای علی ای علی ای علی مرا در یاب بحق لطف پنهانت . الله اکبر و من از شر دشمنانت بیزاری می جویم . خدای بی نیاز از سوی تو یاری می شم و بر تو اعتماد دارم به حق ایاک نعبد و ایاک نستعین . ای پدر کمک ای پدر حسنین مرا در یاب ای شمشیر خدا ای در خدا , ای حجت خدا ,ای ولی خدامرا در یاب . به حق لطف پنهانت ای غالب و غلبه کننده,ای دوست دوست خدا ای مظهر صفات عجیبه ای علی یقین دارم هرکه بخواهد ظلم نماید تو به شمشیر کشنده او را از پای در می اوری من تمام امورم را به تو واگذارمی کنم . بدرستی او بصیر بر بندگان است فرماید : خدای شما خدای واحد است و غیر از او خدایی نیست و بخشنده و مهربان . مرا در یاب ای فریاد رس فریاد خواهان ای راهنمای سر گردانان ای امان ده تر سندگان ای یاری دهنده پناه آورندگان ای رحم کننده بر فقرا ای خدا به رحمتت مرا در یاب و درود فرست بر محمد و ال او و ستایش برای جهانیان است و بس ...






تاریخ : چهارشنبه 92/7/3 | 12:28 عصر | نویسنده : رحیم زاده | نظرات ()

منطقه ی فعلی غدیر خم

عقیق: تصاویری که مشاهده می فرمایید مربوط است به منطقه ای که کاروان حجاج در راه برگشت از حجة الوداع در آن منطقه توقف کرده اند . در تواریخ آمده است به این منطقه به دلیل وجود برکه ای ، غدیر خم گفته میشد . این برکه در منطقه ی جحفه واقع می باشد.















تاریخ : پنج شنبه 92/4/20 | 4:46 عصر | نویسنده : رحیم زاده | نظرات ()

 

ما خون دلها خوده ایم ، قرارمان برای نسل نوجوان و جوان این نبود! 

 من آنروز یک عشق داشتم ؛ پیروزی یا شهادت ، بعضی ها امروز هر ساعت ، عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!

من آنروز از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده ام لذت می بردم و بعضی ها امروز از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی !

من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ، بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !

من آنروز در خط مقدم برادران غریبه زیادی را می دیدم و به همه می گفتم : خدا قوت، نه خسته برادر! ، بعضی ها امروز برای طرح دوستی ، فقط با عجله از همه می پرسند : ASL?

 من در شب قبل از عملیات بر دستانم حنا می زدم تا در جشن پیروزی یا شهادت شرکت کنم ، بعضی ها امروز بر چهره شان هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند تا به نامحرم بگویند : من های کلاسم ، نگاهم کنید !

 

من آنروز در وصیت نامه ام می نوشتم : خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون من موثر تر است ، بعضی ها امروز حتی در پروفایل شان می نویسند : همیشه به روز هستم ، دوره و زمانه عوض شده و عشق من مد گرایی و تقلید از غربی هاست .

 

 من آنروز در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستم از طرفم برای دشمن نخود و آجر و سنگ ( آتش) بفرستند ، بعضی ها امروز به هر ناشناسی می گویند : برایم شارژ بفرست !

من آنروز مشامم از بوی دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفم ، از آن لذت می بردم ، بعضی ها امروز از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی !

من آنروز خشاب و اسلحه ام را برای نابودی دشمن در بغل گرفته بودم و بعضی ها امروز سگ های نجس تزئینی گران قیمت را !

 من آنروز در جبهه ، اوقات فراغتم را در چاله هایی قبر مانند ، قرآن می خواندم و اسغفار می کردم و لذت می بردم ، بعضی ها امروز در چت رو م ها به دنبال عشق ناشناس و گمشده ساعتها به بطالت ، پرسه می زنند و روم عوض می کنند !

من آنروز در هنگام عملیات ، در گوشی بیسیم ، یا زهرا(س) و یا حسین(ع) می گفتم و بعضی ها امروز در گوشی خود ،از نفس ، عشق ، ناز و فدایت شوم به نامحرم و ناشناس!

من آنروز یک دست لباس خاکی داشتم وبا آن احساس غرور ، زیبایی و عزت و شکر خدا می کردم ، بعضی ها امروز لباس های رنگارنگ خارجی و صورتی تزئین شده اما خود انگاره ای زشت که هیچگاه با تغییر مد ،از خودشان راضی نمی شوند !

 من آنروز با بند انگشتانم ، با ذکر استغفرالله وقت می گذراندم و بعضی ها امروز با دگمه های بیجان موبایل برای اس ام اس های عاشقانه جدید و یا کلیدهای کیبورد برای ارسال پیام های عمومی دعوت به دوستی در روم ها !

من آنروز باد گیرم را تا روی دست و پا می کشیدم تا شیمیایی نشوم ، بعضی ها امروز شلوار و مانتوی کوتاه را انتخاب کرده اند که فضا را هم آلوده کنند !

 من آنروز در خط مقدم حتی مراقب عطسه هایم بودم که حضور گروهانم را به دشمن راپرت ندهم ، بعضی ها امروز بی واهمه در خیابان قه قه می زنند و با بزک وآرایش و البسه رنگارنگ ، جلب تو جه نامحرم کرده و می گویند : مرا نیز به حساب آورید ، آدمم !

من آنروز قبل از عملیات از حلالیت خواهی از همرزمانم و بعد از عملیات ، از شکر خدا و یاد دوستان شهیدم صحبت می کردم و بعضی ها امروز از پایان سریال های عاشقانه فارسی وان و من و تو و مارک نوشیدنی های سر میز آنها !

من آنروز بعد از عملیات از بلندگوهای گوشه و کنار خط ، بهر نبردی بی امان ... را می شنیدم ، و بعضی ها امروز با سیستم گوش خراش ماشین بابا ، آهنگ های رپ با الفاظ رکیک به محارم !

من آنروز از اطلاعات شخصی خود و دسته و گروهانم مراقبت می کردم تا دشمن از آن سوء استفاده نکند ، بعضی ها امروز حتی مشخصات و عکس های شخصی و خانوادگی شان را بی پروا در فیس بوک و توئیتر منتشر کرده تا نامحرمان و بیگانگان هم آن را ببینند !

 من آنروز در خط مقدم ساعت ها بیدار می ماندم تا دشمن غافلگیرمان نکند بعضی ها امروز ساعتها برای ملاء عام و مد نمایی ، خود را تزئین می کنند تا نا محرمان را غافلگیر کنند!

من آنروز به شوق شرکت در عملیات یا به یاد همسنگران شهیدم اشک می ریختم و قصد انتقام از دشمن را داشتم ، بعضی ها امروز برای شکستهای عشقی شان افسرده اند و قصد انتقام از تمام آدمها و زمین و زمان را دارند !

من آنروز سرنگ ضد شیمیایی بر بدن خود شلیک می کردم ، بعضی ها امروز ، گونه بر رخ خود تزریق میکنند تا به چشم بیایند !

  من آنروز خواب را بر چشمانم حرام می کردم تا ذلیل حمله غافلگیرانه دشمن نشوم ، بعضی ها امروز خواب را با نگاه به مانیتور کوچک موبایل برای اعلام تعهد به نامحرم ، بر خود حرام کرده اند!

نه ! این قرارمان نبود ! ما رفتیم تا شما نیز راهمان را ادامه دهید ، رفتیم تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریم و تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی ! رفتیم تا دشمن ، نتواند حیای شما را به بی حیایی تبدیل کند ،رفتیم تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الا مر ، تو هم مراعات کن ! بر گرد و اندکی بیاندیش ؛ ... ما خون دلها خورده ایم !






تاریخ : پنج شنبه 92/4/20 | 4:43 عصر | نویسنده : رحیم زاده | نظرات ()

 

 

nime shaban yasgroup 24 تصاویر متحرک ولادت امام زمان (عج) و نیمه شعبان – سری چهارم

nime shaban yasgroup 12 تصاویر متحرک ولادت امام زمان (عج) و نیمه شعبان – سری چهارم

حجت بن حسن (مهدی)

از بنابر اعتقاد شیعیانِ دوازده‌امامی، حجت بن حسن فرزند حسن بن علی عسکری (امام یازدهم شیعیان) و دوازدهمین و آخرین امام و همان مهدی موعود است. کنیه‌اش نیز چون نام‌اش همانند پیامبر اسلام، محمد است. همچنین «امام زمان»، «صاحب الزمان»، «ولی عصر»، «قائم آل محمد» و «مهدی موعود» از القاب اوست.

پس از مرگ حسن عسکری (امام یازدهم شیعیان) در سال 260 هجری و سن 28 سالگی، از آنجا که حسن عسکری برخلاف سایر امامان شیعه —که در زمان حیاتشان جانشین بعدی را تعیین کرده بودند— بطور علنی جانشینی برای خود برجای نگذاشته بود، بحران فکری و اعتقادی بزرگی در میان پیروان امام شیعه بوجود آمد در این دوران که به «سال‌های حیرت» موسوم است، شیعیان به فرقه‌های متعددی منشعب شدند. عده‌ای از شیعیان اعتقاد داشتند که از حسن عسکری فرزندی باقی نمانده‌است یا این فرزند در گذشته‌است؛بسیاری از شیعیان امامت جعفر برادر حسن عسکری را پذیرفتند و گروه‌هایی نیز متوجه فرزندان و نوادگان امامان نهم و دهم شیعه شدند. اما اصحابی از حسن عسکری به رهبری عثمان بن سعید عَمری، چنین گفتند که «وی پسری داشته که جانشینی مشروع برای امامت است». طبق گفته? عمری، این پسر مخفی نگاه داشته شده بود، چرا که ترس آن می‌رفت که توسط دولت دستگیر شود و به قتل برسد.دیدگاه این گروه که در ابتدا دیدگاه اقلیت شیعه بود، به‌مرور به دیدگاه تمامی شیعیان امامی تبدیل شد که شیعیان دوازده امامی فعلی‌اند.

از دیدگاه تاریخی، باور به دوازده امام و اینکه امام دوازدهم همان مهدی موعود است بطور تدریجی در میان شیعیان تکامل یافت. در مواجهه با چالش فقدان امام حاضر، شیعیان با دو رویکرد حدیثی و کلامی به تبیین نظریه? غیبت برخاستند.[کلینی (و. 329 ه.ق. / 941 م.) در احادیث باب غیبت کتاب اصول کافی —که در خلال این دوره گرد آورد— به موضوع غیبت و علت آن پرداخت به‌خصوص نعمانی در کتاب الغیبه به تبیین نظریه غیبت از طریق احادیث پرداخت و او برای نخستین بار اصطلاحات «غیبت صغری» و «غیبت کبری» را به کار برد پس از وی ابن بابویه (و.991-992) در کتاب کمال الدین در خصوص گردآوری احادیث مربوط به امام دوازدهم و غیبت وی کوشید از دیگر سو، متخصصان علم کلام از جمله شیخ مفید (و. 413 ه.ق. / 1023 م.) و شاگردانش بخصوص سید مرتضی (1044-1045) به تدوین نظریات کلامی امامت جهت تبیین ضرورت وجود امام زنده در شرایط غیبت پرداختند

در باور کنونی شیعه دوازده امامی، حجت بن حسن در نیمه? شعبان سال 255 یا 256 ه.ق. در سامرا به دنیا آمد؛او در پنج سالگی و پس از مرگ پدرش به امامت رسید. پس از مرگ حسن عسکری، مهدی تنها از طریق چهار سفیر یا نائب با شیعیان تماس می‌گرفت. البته بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که از آغاز تعداد وکلا محدود به چهار تن نبوده و اصطلاح نیابتِ خاص در قرن‌های چهارم و پنجم هجری توسط علمای شیعه مانند شیخ طوسی و برای تبیین غیبت صغری ایجاد شده‌است پس از یک دوره هفتاد ساله (موسوم به غیبت صغری) و با مرگ علی بن محمد سمری، چهارمین نائب امام دوازدهم شیعه، بار دیگر حیرت شیعیان را فراگرفت. آنها در نهایت در سده پنجم به تبیینی عقلی در کلام شیعه از غیبت امام دست یافتند. به باور شیعیان، پس از دوران سفرا، شیعیان با مهدی در ارتباط نیستند و این دوران را اصطلاحاً غیبت کبری می‌نامند. پس از پایان دوره? غیبت، وی با عنوان مهدی قیام خواهد کرد و او کسی خواهد بود که از طریق وی حقیقت و عدالت بار دیگر به پیروزی خواهد رسید. اعتقاد به ظهور امام غایب (به عنوان مهدی)، شیعیان را در تحمل شرایط دشوار یاری نموده و به آنها امید آینده‌ای سرشار از دادگری داده است تا اندازه ای که گفته می‌شود بدون اعتقاد به چنین نقشی برای امام دوازدهم، مذهب شیعه نمی‌توانست در مقابل آزار و اذیت سلسله‌های مختلف در تاریخ اسلام دوام بیاورد






تاریخ : پنج شنبه 92/3/30 | 4:57 عصر | نویسنده : رحیم زاده | نظرات ()

ماجرای عبرت انگیز از غسالخانه بهشت زهرا(س)

  دهان پر از "کرم" پیرزن!

یکی از غسال ها به نام موسوی می گوید: مدت های زیادی در بخش غسالخانه، مسئول تحویل جنازه بودم. اینجا بعضی ها مسئول کشیک شب هستند تا جنازه هایی را که شب، توی منزل فوت می کنند و جوازشون توسط دکتر صادر شده و شبانه به بهشت زهرا(س) حمل می شود را تحویل بگیرند.

 یک شب یک خانم سالمندی را آوردند که تحویل گرفتیم. فردا صبح که می خواستیم برای شستشو بفرستیم، خانم های غسال گفتند که از گوشه دهان این بنده خدا، کرم های ریز زنده در حرکت بود! خیلی چندش‌آور بود! از روی کنجکاوی، ماجرا را برای یکی از بستگانش که کمی آرام تر بود و آدم با تجربه و دنیا دیده ای به نظر می رسید، تعریف کردم و اون بنده خدا بعد از چند بار استغفار گفت: این خانم مرحومه از بستگان ماست و یک ایراد بزرگ داشت که آدم بسیار بد دهنی بود و دائم به این و آن حرف رکیک و ناسزا می گفت و هیچ کس از زخم زبان او در امان نبود و حتماً دلیلش همین می تواند باشد. از تعجب، هاج و واج مانده بودم. آرام از پیرمرد عذرخواهی کردم و به داخل برگشتم.

مرده ای که بوی گلاب می داد!

یک بار پیرمردی را آوردند که اصلاً به مرده شبیه نبود! چهره روشن و بسیار تمیز و معطری داشت. وقتی پتو را کنار زدم، بوی گلاب می داد.آنقدر تمیز و معطر بود که من از مسئول غسالخانه تقاضا کردم خودم شخصاً این پیرمرد را بشورم و غسل بدهم. همه بوی گلاب را موقع شستشو و وقتی که آب روی تن این پیرمرد می ریختم حس می کردند. وقتی که کار غسل و کفن تمام شد، بی اختیار در نماز و تشییع این پیرمرد شرکت کردم. بیرون برای تشییع و خاکسپاری اش صحرای محشری به پا بود. از بین ناله های فرزندانش شنیدم که گویا این پیرمرد هر روزش را با قرائت زیارت عاشورا شروع می کرد. از بستگانش دقیق‌تر پرسیدم؛ گویا این پیرمرد به این موضوع، شهره بود؛ آدمی که هر روزش با زیارت عاشورا شروع می شد...

 

امام صادق علیه السلام : یَعیشُ النّاسُ بِاِحْسانِهِمْ اَکْثَرَ مِمّا یَعیشونَ بِاَعْمارِهِمْ وَ یَموتون بِذُنوبِهِمْ اَکْثَرَ مِمّا یَموتونَ بِآجالِهِمْ؛

مردم، بیشتر از آن‏که با عمر خود زندگى کنند، با احسان و نیکوکارى خود زندگى مى ‏کنند و بیشتر از آن‏که با اجل خود بمیرند، بر اثر گناهان خود مى ‏میرند.

دعوات(راوندى) ص 291، ح

-

 








تاریخ : سه شنبه 92/3/28 | 9:17 صبح | نویسنده : رحیم زاده | نظرات ()

در  پی یک لقمه نان حلال


گریه نکن پدر .... همین " نان حلال " که در دست داری ...... می ارزد به تمام سفره های رنگین حرامی که بعضی ها دارند .. این روزها نان حلال در آوردن عرضه میخواهد ..... که تو داری پدرم .... دستت را میبوسم که نان حلال بر سر سفره ی با برکتت دیدم ... بسلامتی تمام پدرهای زحمتکش دنیا

 

1.jpg

 

 

 





تاریخ : دوشنبه 92/3/27 | 8:0 عصر | نویسنده : رحیم زاده | نظرات ()

 

 

گل بارانی من

عکس متحرک باران

به که گویم ؟ تو گل چشــمان منی

نــم نــم باران، در بهـــاران مــنی

به که گویم، ز چه جویم ای دریغ!

بلــبل مــن ، در گلــعذاران مـــنی

 

امام علی (ع)

 نَفَس المَرءِ خُطاهُ إلى أجَلِهِ .

نَفَسهاى آدمى گامهاى او به سوى مرگ است.

نهج البلاغه(صبحی صالح) ص480 ، حکمت






تاریخ : دوشنبه 92/3/27 | 7:50 عصر | نویسنده : رحیم زاده | نظرات ()

«نابغه» دختر 6 ساله حافظ قرآن

 

  مهیسا می‌‌گوید: حافظ موضوعی قرآن است «پدر و مادرم ازهمان دورانی که مهد کودک می‌‌رفتم به من قرآن یاد می‌‌دادند و بعد هم مرا در جامعه القرآن ثبت نام کردند.

 همچنین آقای احمدی نژاد نیز در نخستین دیدارشان مرا خیلی تشویق کردند.»

می‌‌گوید: «حدود 170 آیه را با موضوعات مختلف به‌صورت اشاره و همراه با ترجمه حفظ هستم، علاوه برآن دوره روخوانی و الفبای قرآنی را هم تمام کردم و انشاا... از اوایل اردیبهشت‌ماه دوره حفظ را کامل شروع خواهم کرد که همه اینها را مدیون پدر و مادر مهربانم هستم.»

مهیسا خانوم کلاس چندم است؟

«من امسال پیش‌دبستانی هستم، کلاس گل لاله در مدرسه امام محمد باقر(ع) که می‌خواستم در همین جا از مدیر خوبمان و معلم عزیزم تشکر کنم و به آنها خسته نباشید بگویم.»

در ادامه می‌‌گوید: «علاوه بر آیه‌های قرآنی و سوره‌های قرآن مجید، اشعاری از سهراب سپهری، استاد شهریار و مولانا را نیز حفظ هستم.»

مقام‌های مهیسا

از طرف سازمان اوقاف که متولی مسابقات بین‌المللی قرآن‌کریم است، تاکنون دو بار به‌عنوان مهمان خردسال قرآنی دعوت شدم و در اصفهان به‌عنوان حافظ نمونه قرآنی (در برنامه منتخبین استان) ویژه سفر استانی دکتر احمدی‌نژاد به اصفهان حضور داشتم.

او یک خاطره برایمان می‌‌گوید: «خاطره‌ای که من هیچ وقت فراموش نمی‌‌کنم؛ امسال مسابقات بین‌المللی در ساختمان اجلاس سران تهران بود که من نزد آقای احمدی‌نژاد رفتم و یک گل رز قرمز به ایشان هدیه دادم و آیات قرآن را برایشان خواندم، ایشان هم یک کامپیوتر (لپ تاپ) به من هدیه دادند.»

آرزوها

اول اینکه آرزو دارم، بتوانم از نزدیک با مقام معظم رهبری صحبت کنم، آرزو دارم که خانه خدا، حرم پیغمبر(ص) و حرم امام حسین(ع) را با پدر و مادرم زیارت کنم و یادگیری قرآن را به‌طور کامل به پایان برسانم.

مهیسا به آیاتی از قرآن اشاره می‌‌کند و می‌‌گوید: دلم می‌‌خواهد همه این مسائل را رعایت کنند...

خذوا زینتکم عند کل مسجد

«بردارید زینت‌هایتان را هنگام رفتن به مسجد». 

و تعاونوا علی البر و التقوی

«به یکدیگر کمک کنید در انجام کارهای نیک و پرهیزکاری».

و برای همسن و سال‌هایش این‌گونه صحبت می‌‌کند:

و بالوالدین احسانا «و به پدر و مادر خود نیکی کنید».

حرف مربی خود را گوش کنید و قرآن را بخوانید و اقم الصلوة لذکری «و به‌پا دارید نماز را برای یاد من» و انما النجوی من الشیطان «به‌درستی که درگوشی صحبت کردن کار شیطان است».
                                           





تاریخ : دوشنبه 92/3/27 | 7:40 عصر | نویسنده : رحیم زاده | نظرات ()
از کلام معصومین (ع)

 

هر کس صبح کند و ...

خوشا به سعادت ...

 

هرگز...

 






تاریخ : دوشنبه 92/3/27 | 7:25 عصر | نویسنده : رحیم زاده | نظرات ()

 

جوانی می خواست زن بگیرد به پیرزنی سفارش کرد تا برای او دختری پیدا کند. پیرزن به جستجو پرداخت، دختری را پیدا کرد و به جوان معرفی کرد وگفت این دختر از هر جهت سعادت شما را در زندگی فراهم خواهد کرد.

جوان گفت: شنیده ام قد او کوتاه است
پیرزن گفت:اتفاقا این صفت بسیار خوبی است، زیرا لباس های خانم ارزان تر تمام می شود 

جوان گفت: شنیده ام زبانش هم لکنت دارد
پیرزن گفت: این هم دیگر نعمتی است زیرا می دانید که عیب بزرگ زن ها پر حرفی است اما این دختر چون لکنت زبان دارد پر حرفی نمی کند و سرت را به درد نمی آورد


جوان گفت: خانم همسایه گفته است که چشمش هم معیوب است
پیرزن گفت: درست است ، این هم یکی از خوشبختی هاست که کسی مزاحم آسایش شما نمی شود و به او طمع نمی برد

جوان گفت: شنیده ام پایش هم می لنگد و این عیب بزرگی است
پیرزن گفت: شما تجربه ندارید، نمی دانید که این صفت ، باعث می شود که خانمتان کمتر از خانه بیرون برود و علاوه بر سالم ماندن، هر روز هم از خیابان گردی ، خرج برایت نمی تراشد

جوان گفت: این همه به کنار، ولی شنیده ام که عقل درستی هم ندارد
پیرزن گفت: ای وای، شما مرد ها چقدر بهانه گیر هستید، پس یعنی می خواستی عروس به این نازنینی، این یک عیب کوچک را هم نداشته باشد.

احمد شاملو

 






تاریخ : دوشنبه 92/3/27 | 7:22 عصر | نویسنده : رحیم زاده | نظرات ()
   1   2      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.